وای بر من...
اسمم را گذاشته ام منتظر
اما زمانی که دفتر انتظارم را ورق میزنی
می بینی؛
فضای مجازی را بیشتر از امامم میشناسم
حتی گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چک می کنم
اما عهدم را نه...
وای بر من.....
اسمم را گذاشته ام منتظر
اما زمانی که دفتر انتظارم را ورق میزنی
می بینی؛
فضای مجازی را بیشتر از امامم میشناسم
حتی گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چک می کنم
اما عهدم را نه...
وای بر من.....
صبح بیتو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بیتو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
بیتو میگویند تعطیل است کار عشقبازی
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد
در هوای عاشقان پر میکشد با بیقراری
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را میگشاید
آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
گل ای امید دل منتظران
باخروخ یولا نگران نگران
آل اله حسین علمین آقا جان
گوزوموزه گوی قدمون آقا جان
یئر قدمونن ئوپر گوی علمینن ئوپر
یئل کی اسر تلیوون پیچ و خمینن ئوپر
من سنه قربان آقا جان آقا جان
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خونجگری بود نمی دانستیم
این همه چشم به راهی نگرانم کرده
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
به خدا منتظر آمدنت میمانیم
بقیه شعر در ادامه مطلب
یکی از مهمترین وظایف منتظران در دوران غیبت که در روایات اسلامی به عنوان
یک عبادت از آن یاد شده است، "انتظار" است.
منتظر، همانند کسی است که در شبی طولانی، خسته از ظلمت و تیرگی،
چشم به افق دوخته و طلوع خورشید را آرزو می کند.
و همچون کسی است که در حین بالا رفتن از کوهی، پایش لغزیده،
دست به سنگی می گیرد و کمک دهنده ای را فریاد می کند.
منتظر همانند کسی است که در کنار بستر بیماری عزیز نشسته، و چشم انتظار طبیبی درد آشناست
و ورود او را لحظه شماری می کند که طبیبش از راه رسد و او و همچنین بیمار او را از غم و اندوه نجات و خلاصی بخشد.
احادیث زیادی درباره انتظار وارد شده است که از باب نمونه به یک مورد اشاره می نماییم:
رسول خدا (ص) می فرماید:
"اِنتِظارُ الفَرَجِ بِالصَّبرِ عِبادَةُ"
یعنی: صبورانه در انتظار فرج بودن عبادت است
«زمانه عجیب است.
برخی مردمان ، امام گذشته را عاشقند
نه امام حاضر را ! می دانی چرا؟
امام گذشته را هر گونه که بخواهند تفسیر میکنند
اما امام حاضر را باید فرمان برند
و این گونه کوفیان عاشورا را رقم زدند.»